محمد:قرمز
آزاده:سبز
بتخانه به نماز است
مگر تو باز اذان گفتی؟
با من بگو چگونه گذشتند روزها
آن لحظه ها و آن غم بی مرز و انتها
وقتی نبود چشم تو تا چتر من شود
وقتی نبود دست تو تا جان به تن شود
با من بگو چگونه نبودی و گل شکفت
بر چشم تو قسم غزلم شعر هم نگفت
کی قاصدک بدون نسیم آرزو کند
دریا بدون ماه نشد غرق جزر و مد
این شعر از طلوع تو مطلع گرفته است
تا هست نام پاک تو این نور عشق هست
سلام بر شما دوتا منظورم شما یکی بود
من سرم یه کم شلوغ بود سر نمی زدم به وبا
سلاممممم
وقت بخیر
مناظره جالبی بود
سلام .زیبا بود.
ممنون از حضور و تذکرت
سلام دوست عزیز ...
عاشقانه ی خوبی بود فقط فکر میکنم در بیت آخر "هست" با "است" ردیف میشوند نه قافیه
سلام اقا سید
بابا مبارکه
خیلی وقت بود بهت سر نزده بودم
خیلی این یکی وبلاگت بهتره بگم وبلاگتون خوشگله
بازم مبارکه
و چه خوب که آزاده خانم هم مثه خودت با احساسه
اول بگم چقدر بده اینجا ایکون گل ندارد و هرچند شما ها گل هستید..سلان مهربانان و ممنون از حضورتان و قرمز کوتاه و معنا بلند و سبز زیباتر در کنار قرمز و هردو تکمل رنگ شاخ و برگ گل یعنب شعر عالی و دلپسند و دلنشین ودرود برشما که انشاالله همیشه عاشق بمانید
به به ...
سلام و ادب
آنچه مرا، تو را و همه آدمها را از همه موجودات دیگر این عالم هستی جدا میکند، برتری میدهد و متمایز میدارد، وجود دو بعدی و دو سویه ماست که سویی در اتصال و انس با عالم خاک است و مأنوس با آنچه خاکی است و دنیایی، و سویی در اتصال و انس با خداست و مأنوس با آنچه خدایی است و افلاکی. ما در کشمکش این دو نیمه و در میان دو راهی آسمان و زمین، مختاریم که کدام سو را برگزینیم و تمنای کدام نیمه وجود خود را اجابت کنیم. به خواهش نفس خاکی با خاک بپیوندیم و در زیباییها، شیرینیها و شادیهای آن غوطه ور شویم یا به تمنای روح، دل از دنیا ببریم و چشم به خورشید بدوزیم و رو به بالا پرواز کنیم. راستی که چه جولانگه بیانتهایی است میدان حضور من و تو در عالم هستی و چه آزمون پرفراز و فرودی است آزمون هستی ما!
[گل]
زیبا بود
حداقل میشه اینجا حضور زمستون رو حس اینجا که دریغ از نم بارون آسمون سوراخ شد چندتا دونه برف بارید شب نشده همش آب شده بود
راستی قالبتون رو عوض کردید
سلام.
چامیدوارم همواره دلتان پر از عشق باشد و شاد باشید